دیگر برایم مهم نیست که ... (تقدیم به ...)
دیگر برایم مهم نیست که کامنت بذاری
برای من مهم اینه که ، بفهمی و بدونی برای ِ تـــو مینویسم
فقط برای تـــو
و مهمتر اینکه بخونی اونچه رو که مینویسم
و لبخند همیشگیتو بزنی
و زیر لب بگی : دیوونه
این با ر میخواهم ... (تقدیم به ...)
این با ر میخواهم صدای بوسه هایت را ضبط کنم
دور که میشوی دلم برای مَلچ مُلوچ هایت تنگ میشود
دلـــَــم براے تــو کــه نه ... (تقدیم به ...)
دلـــَــم براے تــو کــه نه,
ولـ ــی بَرای روزهــای باهَمـــ بودنِمـان تَنـگـــ شده
براے تــو که نه
ولــی برای "مواظِـ ـب خودت باش" شنیدن تَنـگــ شده
براے تـــو که نه ،
ولــی برای نگاهـ ـی که تا پیچ سَرکوچه و پشت در بسته خانه تعقیبم میکرد تَنـگــ شده
براے تـــو که نه ،
ولــی برای دلے که نگرانم میشد تَنـگــ شده...